گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هشتم
ماجراي متخلفان از جنگ تبوك



قرآن کریم در آیهي صد و هفدهم سورهي توبه با اشاره، به فداکاري پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش در جنگ تبوك و رحمت
الهی بر آنان میفرماید: 117 . لَقَد تَابَ اللّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَۀِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِمَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ
فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ مسلّماً خدا [با رحمت خویش بر پیامبر و مهاجران و انصار بازگشت، که در هنگامه
سختی (در جنگ تبوك) از او پیروي کردند؛ بعد از آن که نزدیک بود دلهاي دستهاي از آنان، (از حق) منحرف شود؛ سپس
[خدا] توبهي آنان را پذیرفت؛ [چرا] که او [نسبت به آنان مهربانی مهرورز است. ص: 332 شأن نزول:
به گفتهي مفسران، این آیه درباره جنگ تبوك نازل شده است که مسلمانان در آن جنگ با مشکلات زیادي روبهرو بودند؛ به
گونهاي که گروهی از آنان متزلزل شدند و تصمیم گرفتند بازگردند ولی با لطف و توفیق الهی پا بر جا ماندند. همچنین این آیه
فرود آمده که بر اثر سستی به جنگ تبوك نرفت و در سایه درختی در کنار همسران و آب خنک و غذاي « أبو حیثَمه » دربارهي
نیکویی آسوده بود که ناگهان بیاد پیامبر صلی الله علیه و آله در بیابانهاي سوزان افتاد و به حرکت در آمد و بدون آنکه با کسی
سخنی بگوید، به سرعت رفت تا در تبوك به سپاه اسلام ملحق شد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او خوش آمد گفت و براي او دعا
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از توبه خدا بر پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت خدا با رحمت خود و توجه او به بندگان .«1» کرد
است؛ پس لازمه این سخن، گناهکار بودن پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، بلکه ایشان معصوم بود و گناهی مرتکب نمیشد. 2. در
این آیه انحراف و تخلف تنها به گروهی از مؤمنان نسبت داده شده است؛ اما توبه الهی شامل همه است، و این نشان میدهد که
توبه در اینجا به معناي پذیرش عذر از گناه نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که به یاري پیامبر صلی الله علیه و آله و
نامیده شده است؛ «2» « سَاعَۀِ الْعُسْرَةِ » مهاجران و انصار آمد و آنان را در امر جهاد ثابت قدم ساخت. 3. در این آیه، جنگ تبوك
زیرا مشکلات زیاد اقتصادي، مسیر طولانی مدینه تا تبوك، بادهاي سوزان ص: 333 بیابانها، نداشتن
مرکب کافی، فصل گرما و خشکسالی، دشمن قوي همچون امپراطوري روم شرقی و کمبود مواد غذایی، رزمندگان اسلام را در
نامیده شد، ولی با این همه مسلمانان به سوي دشمن حرکت « جیش العُسرَة » فشار قرار داده بود و از این رو، سپاه اسلام در این جنگ
به معناي تمایل و انحراف از حق به سوي باطل است؛ یعنی « زَیْغ » کردند و درسی بزرگ به همه جهانیان و نسلها دادند. 5. واژهي
در میان مسلمانان افراد سست عنصري بودند که فکر بازگشت را در سر میپروراندند، ولی لطف خدا و روحیه عالی اکثریت
مجاهدان، آنان را از این فکر منصرف ساخت. 6. جنگ تبوك براي مسلمانان چند دستاورد مهم در برداشت: الف) روحیه قوي
رزمندگان اسلام به اثبات رسید و آشکار شد که آنان از رویارویی با نیرومندترین ارتش زمان نیز بیمی ندارند. ب) سپاهیان چهل
هزار نفري رومیان عقبنشینی کردند و با سپاه سیهزار نفري مسلمانان (که ساز و برگ کافی نداشتند) مقابله نکردند و مسلمانان
نیز پس از مشورت و در اثر خستگی، بازگشتند و به روم حمله نکردند، اما همین پیمودن راه مدینه تا تبوك، مقدمهي لازم براي
فتح شام در زمانهاي بعد را فراهم کرد. ج) بسیاري از قبایل و امراي اطراف تبوك به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و با
او پیمان عدم تعرّض امضا کردند و فکر مسلمانان از جانب آنان آسوده شد. د) امواج اسلام به داخل مرزهاي امپراطوري روم نفوذ و
صفحه 101 از 116
توجه همگان را به خود جلب کرد. 7. در جنگ تبوك، پیامبر صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام دستور داد که در مدینه
بماند و این تنها جنگی بود که علی علیه السلام در آن حضور نداشت؛ البته این اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله بدین جهت بود که
سپاهیان اسلام براي مدت طولانی از مدینه دور میشدند و امکان داشت برخی منافقان که در مدینه مانده بودند، با تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 334 همکاري مشرکان به مدینه حمله کنند و زنان و کودکان را بکشند، ولی وجود حضرت علی علیه السلام سدّي
نیرومند در برابر توطئه آنان بود. آموزهها و پیامها: 1. خدا، پیامبر و رزمندگان را در صحنههاي خطرناك مورد لطف خاص خویش
قرار میدهد. 2. یاران واقعیِ رهبر کسانی هستند که در شرایط دشوار از او پیروي کنند. 3. اگر دلهاي شما به سوي انحراف
نزدیک شد، بیدرنگ به خود آیید و توبه کنید تا لطف خدا شامل حال شما شود. *** قرآن کریم در آیهي صد و هیجدهم
سورهي توبه با اشاره به محاصره اجتماعی متخلفان جنگ تبوك و توبه آنان میفرماید: 118 . وَعَلَی الثَّلَاثَۀِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَ تَّی إِذَا
ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَامَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
و (نیز) بر آن سه [نفر] که (از شرکت در جنگ تبوك) وا مانده بودند، تا آنگاه که زمین با همه پهناوري بر آنان تنگ شد، و آنان
از خودشان به تنگ آمدند، و دانستند که هیچ پناهگاهی از (عذاب) خدا جز به سوي او نیست؛ سپس خدا (با رحمتش) به سوي
آنان بازگشت، تا توبه کنند؛ [چرا] که خدا بسیار توبهپذیر [و] مهرورز است. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق اینگونه حکایت
به خاطر سستی، همراه پیامبر صلی الله علیه و « هِلال بن امیّه » و « مَرارة بن ربیع » و « کَعْب بن مالک » شده است که سه نفر به نامهاي
آله به جنگ تبوك نرفتند، و هنگام بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله عذرخواهی ص: 335 کردند،
ولی پیامبر پاسخ آنان را نداد و دستور داد دیگران نیز با آنان سخن نگویند و حتی زنان آنها نیز کناره گرفتند و فضاي دنیا براي
آنان تنگ شد و به کوههاي اطراف مدینه پناه بردند؛ سپس از یکدیگر نیز جدا شدند و به زاري و توبه روي آوردند و سرانجام
پشت » به معناي « خُلِّفُوا » نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر «1» . پس از پنجاه روز توبه آنان پذیرفته شد و آیهي فوق در این باره فرود آمد
است. این تعبیر اشاره میکند که وقتی این افراد سستی میکردند، مسلمانان به آنان بیاعتنایی کرده، و به سوي « سر گذاشته شده
جهاد پیش میرفتند، و یا اشاره میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله عذر آنان را نپذیرفت و قبول توبه آنان به عقب افتاد. 2. این
آیه و عمل پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد آن سه نفر، یک روش آموزنده براي مبارزه با گناهکاران را به نمایش گذاشته است؛
یعنی براي مجازات مجرمان میتوان از راه محاصره اجتماعی و قطع رابطه با آنان، دنیا را بر آنها تنگ کرد و آنان را تحت فشار
قرار داد و این مجازات از هر نوع زندانی براي آنان سختتر است. این چنین کیفري نه هزینهاي در بردارد و نه موجب تنبلی و
بدآموزي افراد میشود. این مجازات نوعی اعتصاب و مبارزه منفی جامعه در برابر افراد فاسد است که میتواند جامعه را از افراد
آلوده پاكسازي کند. 3. از این آیه استفاده میشود که ناامیدي از مردم، زمینهساز توجه به خدا و توبه است. 4. این آیه اشاره دارد
که هر توبه انسان با دو توبه خدا همراه است؛ یعنی نخست خدا با رحمت خویش به سوي بنده باز میگردد و به او توفیق توبه
. میدهد، سپس بنده توفیق توبه مییابد، آنگاه خدا توبه او را میپذیرد. ص: 336 آموزهها و پیامها: 1
تحریم و مبارزه منفی با خلافکاران یکی از شیوههاي تربیتی اسلام است. 2. توفیق توبه در سایه لطف و عنایت الهی است. 3. با
بیاعتنایان به جهاد، بیاعتنایی کنید و آنان را وانهید. *** قرآن کریم در آیهي صد و نوزدهم سورهي توبه، مؤمنان را به پارسایی و
همراهی با راستگویان امت فرا میخواند و میفرماید: 119 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ اي کسانی که ایمان
آوردهاید! [خودتان را] از [عذاب خدا حفظ کنید؛ و با راستگویان باشید. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات متعددي از قرآن کریم
بیان شده است. آنان افرادي راستگو و راستکردار هستند که تعهدات خود در برابر ایمان به خدا را به « صادقان » ویژگیهاي
2. از .«1» انجام میرسانند و تردیدي به خود راه نمیدهند و از انبوه مشکلات نمیهراسند و با ثبات قدم به فداکاري میپردازند
برخی احادیث که از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام روایت شده است، استفاده میشود که هر چند مفهوم آیه
صفحه 102 از 116
عام است و همه صادقان امت را شامل میشود، در این آیه مقصود مصداق کامل راستگویان راستکردار، یعنی امام علی علیه
السلام و سایر ائمه علیهم السلام مرادند. در حدیثی آمده است که پس از نزول آیه، سلمان از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: آیا
تفسیر قرآن مهر « صادقین » همه مؤمنان به انجام دستور آیه مأمورند، ولی عنوان » : منظور آیه عام است یا خاص؟ حضرت پاسخ داد
در برخی احادیث نیز آمده «1» «. جلد هشتم، ص: 337 مخصوص برادرم علی علیه السلام و اوصیاي بعد از او تا روز رستاخیز است
که امام علی علیه السلام به این مطلب استناد میکرد. و حتی از طریق اهل سنت نیز روایت شده که مقصود آیه پیامبر اسلام صلی الله
« مِن » به جاي « مَعَ » 3. در این آیه دو شاهد بر خاص بودن آن وجود دارد: نخست آنکه واژه «2» . علیه و آله و اهل بیت او میباشند
و «. شما هم از راستگویان باشید » : استفاده شده است؛ یعنی اگر مقصود از صادقین همه راستگویان امت بودند، میفرمود
و دیگر اینکه چون به صورت مطلق به همراهی با صادقین و پیروي از آنان دستور میدهد، «. شما با راستگویان باشید » : نمیفرمود
جمع است، و « صادقین » و در هر زمانی باید معصومی وجود داشته باشد. 4. واژهي «3» میتوان دریافت که صادقین معصوم هستند
. مقصود معصومان اهل بیت علیهم السلام در طول اعصار هستند که در هر زمان وجود دارند و مردم باید همراه و پیرو آنان باشند. 5
مقصود از همراهی با صادقان این نیست که انسان فقط همنشین آنان باشد، بلکه منظور همگامی با آنان و پیروي از آنان است. 6. از
اینکه تقوا، پارسایی و حفظ خود از عذاب الهی را با همراهی صادقان آورده است، استفاده میشود که این دو در همدیگر اثر
دارند؛ یعنی اگر انسان ص: 338 بخواهد واقعاً خود را حفظ کند، لازم است با معصومان همراه شود و
هر کس به واقع با معصوم همگام شود، باتقوا و محفوظ میماند. آموزهها و پیامها: 1. با صادقان و راستکرداران و رهبران معصوم
همگام شوید و از آنان جدا نگردید. 2. ایمان بدون تقوا و رهبران صادق، کافی نیست. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیستم
سورهي توبه، به پاداشهاي سختیها و مشکلات مجاهدان اشاره کرده و با هشدار به مسلمانان میفرماید: 120 . مَاکَانَ لْأَهْلِ الْمَدِینَۀِ
وَمَنْ حَوْلَهُم مِنَ الَأعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَسُولِ اللّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَن نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لَایُصِ یبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَانَصَبٌ وَلَا مَخْمَ َ ص ۀٌ فِی
سَبِیلِ اللّهِ وَلَایَطَأُونَ مَوْطِئاً یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَایَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لَایُضِ یعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ بر ساکنان
مدینه و کسانی از عربهاي صحرانشین که اطراف آنان هستند سزاوار نیست، که از فرستاده خدا تخلّف ورزند، و به خاطر (حفظ)
جانهایشان، از جان او روي برتابند؛ این به خاطر آن است که آنان هیچ تشنگی و رنج، و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد و
بر هیچ قدمگاهی که کافران را به خشم آورد، گام نمینهند، و به هیچ هدفی (از ضربه و قتل) از دشمن نمیرسند، مگر این که به
خاطر آن، کار شایستهاي براي آنان نوشته میشود؛ [چرا] که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند. نکتهها و اشارهها: 1. در این
آیه بر حفظ جان پیامبر صلی الله علیه و آله تأکید و از آن به عنوان یک وظیفه همگانی مسلمانان یاد شده است؛ زیرا رهبر رمز بقا و
حیات یک ملت است و ص: 339 تنها گذاردن او و آیین اسلام و موجودیت مسلمانان را به خطر
میاندازد. 2. در آیه به مسلمانان مدینه و اطراف آن دستور داده از پیامبر و جان او محافظت کنند و این، بدین جهت است که در
آن عصر مدینه کانون اسلام بوده است، ولی بدان معنا نیست که این حکم مخصوص مردم مدینه و اطراف آن است، بلکه وظیفه
اطاعت از رهبري و حفاظت از جان او براي همه مسلمانان و در همه عصرها برقرار است. 3. در این آیه به هفت مورد از مشکلات
مسلمانان در جنگها اشاره شده، ولی این موارد برخی مصادیق آنهاست و در حقیقت، تمام سختیهاي جهاد پاداش دارد. 4. این
آیه اصول جنگی ذیل را به مسلمانان آموزش میدهد: الف) از دستور رهبري تخلّف نورزید. ب) از جان رهبر به خوبی حفاظت
کنید. ج) در برابر سختیها مقاومت نمایید. د) دشمنان کافر را با عملیات خود به خشم آورید. ه) هر گونه سختی که در جهاد
ثواب کار شایستهاي براي شما نوشته میشود. آموزهها و پیامها: 1. هر نوع سختی و ناراحتی را در راه جهاد تحمّل «1» ، تحمّل کنید
کنید که به عنوان اعمال صالح شما ضبط میشود. 2. رزمندگان اسلام، نیکوکاران واقعی هستند و خدا پاداش نیکوکاران را تباه
3. حفظ جان رهبر اسلام را بر جان خود مقدم دارید. 4. کاري کنید که کافران به نمیسازد. ص: 340
صفحه 103 از 116
. خشم آیند. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و یکم سورهي توبه به پاداشهاي دیگر مجاهدان اشاره کرده و میفرماید: 121
وَلَایُنفِقُونَ نَفَقَۀً صَ غِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً وَلَایَقْطَعُونَ وَادِیاً إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ لِیَجْزِیَهُمُ اللّهُ أَحْسَنَ مَاکَانُوا یَعْمَلُونَ و هیچ هزینه کوچک یا بزرگی را
در راه خدا مصرف نمیکنند، و هیچ درّهاي (و سرزمینی) را نمیپیمایند، مگر این که براي آنان نوشته میشود؛ تا خدا آنان را به
در این آیه یا صفت افعال مجاهدان « أحسَن » [عنوان بهترین چیزي که همواره انجام میدادند، پاداش دهد. نکتهها و اشارهها: 1. تعبیر
«. خدا این اعمال را به عنوان بهترین اعمالی که مجاهدان انجام دادهاند، پاداش میدهد » : است که براساس آن، معنا اینگونه میشود
خدا آنها را بهتر از آنچه انجام دادهاند، پاداش » : و یا صفت پاداش مجاهدان است که در این صورت آیه اینگونه معنا میشود
2. این آیه اشاره دارد که کار جبههها و رزمندگان نزد خدا به طور دقیق حساب شده و ثبت است و همه کمکهاي مالی «. میدهد
کوچک و بزرگ و هر گام رزمندگان نوشته میشود، تا مورد محاسبه و پاداش قرار گیرد. آموزهها و پیامها: 1. خدا هرگونه کمک
مالی به جبههها و هر گام مثبت را پاداش میدهد. 2. اعمال مجاهدان را ثبت کنید و پاداش دهید. *** تفسیر قرآن مهر جلد هشتم،
ص: 341
گروهی براي جنگ و گروهی براي علم
قرآن کریم در آیهي صد و بیست و دوم سورهي توبه، به جهاد علمی مسلمانان اشاره کرده و میفرماید: 122 . وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ
لِیَنْفِرُوا کَ افَّۀً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَۀٍ مِنْهُمْ طَائِفَۀٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْ ذَرُونَ و هرگز مؤمنان
همگی بسیج نمیشوند؛ پس چرا از هر گروهی از آنان، دستهاي بسیج نمیشوند (و کوچ نمیکنند)، تا در دین، فهم عمیق نمایند؛ و
تا قومشان را به هنگامی که به سوي آنان باز میگردند، هشدار دهند؟! تا شاید (از مخالفت خدا) بیمناك شوند. شأن نزول: داستان
نزول این آیه سه گونه حکایت شده است: نخست آنکه آیه در مورد عربهاي صحرانشین است که همگی براي فراگیري معارف
اسلامی به سوي مدینه حرکت کردند و سبب مشکلات اقتصادي مردم شدند. آیه فرود آمد و به آنان دستور داد که همگی دیار
.«1» خود را ترك نکنند و اگر گروهی براي کسب معارف اسلامی بیایند و در بازگشت براي مردم خود بازگو کنند، کافی است
دوم آنکه آیه در مورد حرکت به سوي جهاد است؛ زیرا پس از سرزنش متخلّفان جنگ تبوك، همه مسلمانان مکلّف، در جنگها
شرکت میکردند و گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه تنها میماند، این آیه فرود آمد و دستور داد گروهی در مدینه بمانند
سوم آنکه آیه .«2» و معارف را از پیامبر صلی الله علیه و آله بیاموزند و هنگامی که مجاهدان از جنگ بازگشتند، برایشان بیان کنند
در مورد گروهی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله است که براي تبلیغ ص: 342 اسلام به میان قبایل
صحرانشین رفتند و مورد استقبال قرار گرفتند؛ اما برخی بر آنان خرده گرفتند که چرا پیامبر را رها کرده و به اینجا آمدهاید؟! آنان
نکتهها و .«1» ناراحت شدند و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند؛ این آیه فرود آمد و برنامه تبلیغی آنان را تأیید کرد
اشارهها: 1. این آیه با توجه به شأن نزولهایی که بیان گردید، سه گونه تفسیر میشود: نخست آنکه مسلمانان به عنوان واجب
کفایی وظیفه دارند که از هر جمعیتی، عدّهاي برخیزند و براي فراگیري معارف اسلامی به مراکز بزرگ اسلامی بروند و پس از
دوم آنکه در هنگام جهاد، گروهی به جبهه بروند و «2» . یادگیري علوم، به شهر و دیار خود بازگردند و به تعلیم دیگران بپردازند
سوم آنکه گروهی از مسلمانان به عنوان واجب .«3» گروهی دیگر بمانند و پس از بازگشت مجاهدان، معارف را به آنان بیاموزند
کفایی به جبهه بروند و در صحنه جهاد با تعالیم اسلامی آشنا شوند و آثار عظمت و حقانیت اسلام را با چشم ببینند و بعد از
در مجموع تفسیر اول مناسبتر به نظر میرسد، ولی تفسیر دوم با سیاق تفسیر قرآن «4» . بازگشت، براي دوستان خود بازگو نمایند
مهر جلد هشتم، ص: 343 آیات قبل و بعد سازگارتر است و تفسیر سوم جالب و جذّاب است؛ البته این احتمال نیز هست که هر سه
تفسیر مقصود باشد. 2. اگر این آیه در مورد شرکت گروهی در جهاد باشد، ناسخ و منافی آیات قبل نیست که همگان را به شرکت
صفحه 104 از 116
در جنگ فرا میخواند؛ زیرا هر کدام متعلق به ظرف زمانی خاص است؛ یعنی هنگامی که مسلمانان با امپراطوري بزرگ روم
روبهرو بودند، همه باید در جهاد شرکت میکردند، اما در جنگهاي کوچک باید گروهی در پشت جبهه بمانند و به جهاد علمی
همان فهم و درك عمیق همه معارف دینی است که شامل اصول عقاید، فروع و احکام « تَفقُّه در دین » بپردازند. 3. مقصود از
به متخصصان فروع دین گفته میشود، یک اصطلاح خاص است، و گرنه از منظر قرآن « فقیه » و اگر در عصر ما واژهي «1» میشود
کسی است که در علوم مختلف اسلامی مانند تفسیر، عقاید، کلام، فقه، اصول، رجال و ... متخصص شود. 4. مقصود از « فقیه »
مجموعهاي از عقاید، احکام و مطالب اخلاقی است که به نام اسلام خوانده میشود. 5. از این آیه استفاده میشود که تحصیل « دین »
علم و دانش در زمینه همه معارف اسلامی، یک واجب کفایی است؛ یعنی همواره باید گروهی از مسلمانان به تحصیل علم بپردازند
و براي تبلیغ به اطراف جهان بروند؛ به عبارت دیگر، تحصیل و آموزش معارف دینی هر دو واجب کفایی است. 6. از آیه استفاده
میشود که اسلام براي تعلیم و تعلّم اهمیت زیادي قائل است، تا آنجا که مسلمانان را به دو گروه جهادگران نظامی و جهادگران
علمی تقسیم میکند و گروهی از مسلمانان را از خدمت نظامی و سربازي معاف مینماید تا به تحصیل علم بپردازند. 7. این آیه
ریشه تشکیل حوزههاي علمیه و تشکیل نهاد عالمان دین در ص: 344 اسلام است و این آیه شعار تمام
روحانیان اسلام در طول اعصار بوده و هست. 8. از این آیه استفاده میشود که هدف از تحصیل معارف اسلامی هشدار به مردم و
آموزهها و پیامها: 1. همهي مسلمانان در یک جا نمانند و برخی براي .«1» هشیار کردن آنها و نجات از غفلت و بیتفاوتی است
کسب دانش اسلامی سفر کنند. 2. دانش آموختگان اسلام، پیام حیاتبخش خود را به مردم برسانند. 3. مسلمانان وظیفه دارند به
دو صورت جهاد کنند: جهاد نظامی و جهاد علمی. 4. همه معارف دین را به طور عمیق فراگیرید. 5. براي تبلیغ کردن مبلّغان
اسلامی، مردم هموطن مبلّغ در اولویت هستند. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و سوم سورهي توبه، به مؤمنان فرمان میدهد
که با دشمنان نزدیکتر مبارزه کنید و بر آنها سخت بگیرید: 123 . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُم مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ
غِلْظَ ۀً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! با کسانی از کافران که نزدیک شما هستند، پیکار کنید؛ و باید
(آنان) در شما سختی (و خشونت) بیابند؛ و بدانید که خدا با پارسایان (خود نگهدار) است. ص: 345
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه دستور میدهد که در مبارزه، از دشمنان نزدیکتر شروع کنید و این مطلب ممکن است به چند دلیل
باشد: الف) خطر دشمنان نزدیک از دشمنان دور بیشتر است. ب) آگاهی ما نسبت به دشمنان نزدیک بیشتر است و این، راه
پیروزي را هموار میکند. ج) پرداختن به دشمنان دور این خطر را دارد که دشمنان نزدیک از پشت سر حمله کنند. د) هزینه مبارزه
با دشمنان نزدیک کمتر و پیروزي بر آنان آسانتر است. 2. در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و هنگام نزول این آیه اسلام بر
«1» . بوده باشد « امپراطوري روم شرقی » جزیرة العرب مسلّط شده بود؛ بنابراین، احتمال دارد مقصود از دشمنان نزدیک در آن زمان
3. قانون فوق ممکن است موارد استثنایی نیز داشته باشد؛ براي مثال، هنگامی که دشمنان دورتر خطرناكترند، لازم است اول به
سراغ آنان شتافت. 4. هر چند این آیه در مورد پیکار با دشمن است، روح آیه شامل مبارزات فکري، منطقی و تبلیغاتی نیز میشود؛
یعنی در این موارد نیز باید فاصلههاي معنوي رعایت شود و از دشمنان نزدیکتر آغاز گردد. 5. آیه اشاره دارد که در برابر «2»
و آمادگی شما آگاه شوند و همین مطلب تفسیر قرآن «3» دشمن نمایش قدرت داشته باشید تا آنان از سرسختی، صلابت، خشونت
مهر جلد هشتم، ص: 346 موجب عقبنشینی و شکست روحی آنان گردد. 6. در تاریخ اسلام میخوانیم هنگامی که مسلمانان براي
زیارت کعبه به مکه آمدند، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد هنگام طواف با سرعت بدوند تا ورزیدگی خود را به دشمنان نشان
دهند و یا در هنگام فتح مکه دستور داد مسلمانان شبانگاهان همگی در بیابان آتش افروزند و در برابر ابوسفیان- بزرگ مکه- رژه
روند تا قدرت سپاه اسلام را درك کند. 7. در پایان این آیه بیان شده که خدا با افراد باتقوا، پارسا و خویشتندار است، و این مطلب
اشاره دارد که شدت عمل و خشونت با کافران باید همراه با تقوا باشد و از حدود انسانی تجاوز نکند و از همین جهت است که در
صفحه 105 از 116
تاریخ اسلام حکایت شده پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام جنگ سفارش میکرد به زنان کافران آسیبی نرسانند و به درختان
8. برخی مفسران بر آنند که این آیه به جهاد آزاديبخش اسلامی اشاره دارد و مقصود از آن جهاد دفاعی نیست و .«1» صدمه نزنند
آموزهها و پیامها: 1. براي .«2» از این رو است که صفات رزمندگان اسلامی را بیان میکند و شرایط هجوم کافران را بیان نمینماید
پیکار با کافران، از دشمنان نزدیکتر آغاز کنید. 2. سپاه اسلام در برابر کافران، صلابت، هیبت، سختگیري و خشونت داشته باشد.
3. سختگیري و خشونت با دشمنان، با رعایت مرزهاي تقوا همراه باشد. 4. با تقوا باشید که خدا با افراد پارسا و خویشتندار است.
*** ص: 347 قرآن کریم در آیهي صد و بیست و چهارم سورهي توبه با اشاره به تأثیرات مثبت قرآن
بر دلهاي آماده میفرماید: 124 . وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هذِهِ إِیمَاناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِیمَاناً وَهُمْ
کدام یک از شما، این (سوره) ایمانش » : یَسْتَبْشِرُونَ و هنگامی که سورهاي فرو فرستاده شود، پس کسی از آن (منافق) ان میگوید
. و امّا کسانی که ایمان آوردهاند، پس بر ایمانشان افزوده؛ در حالی که آنان شادي میکنند. نکتهها و اشارهها: 1 «!؟ را افزون ساخت
این آیه اشاره دارد که منافقان کفرپیشه میخواستند با سخنان خود بگویند که قرآن محتواي چشمگیري ندارد و به آیات الهی
بیاعتنایی کنند. 2. این آیه مردم را به دو گروه تقسیم میکند: گروه نخست کسانی هستند که دلهاي آماده و مُستعِد دارند و از هر
سوره قرآن درسی تازه میآموزند و بر ایمان آنان افزوده میشود. و گروه دوم بیمار دلانی هستند که قرآن بر آنان تأثیر مثبتی
ندارد، و در آیهي بعد به سرنوشت آنان اشاره میشود. آري، قرآن همچون باران است که در باغ سبزه رویاند و در شورهزار خَس.
به معناي سرور و شادي است که آثارش در چهره انسان ظاهر گردد. این واژه نشان میدهد که آیات قرآن چنان « بشارت » 3. واژهي
اثر تربیتی در مؤمنان دارد که نشانههاي شادي در چهرههایشان آشکار میشود. 4. در جهان کنونی میبینیم که برخی مسلمانان نه
تنها خواندن یک سوره در آنها اثر نمیکند، بلکه یک ختم قرآن نیز در آنان اثري نمیگذارد، در حالی که آیات قرآن اثر خود را
از دست نداده است؛ بنابراین، روشن میشود که این حجابها و بیماري دلها و آلودگیهاست که مانع نفوذ و تأثیر تفسیر قرآن
مهر جلد هشتم، ص: 348 آیات در قلبها میشود. 5. از این آیه استفاده میشود که ایمان انسان قابل کم و زیاد شدن است.
آموزهها و پیامها: 1. یکی از معیارهاي شناخت مؤمنان از منافقان، بررسی تأثیرات قرآن بر آنهاست. 2. قرآن مایهي افزایش ایمان و
شادي مؤمنان است. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و پنجم سورهي توبه با اشاره به تأثیرات منفی قرآن بر بیماردلان اشاره
میفرماید: 125 . وَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ کَافِرُونَ و امّا کسانی که در دلهایشان [نوعی
بیماري است، پس آنان پلیدي بر پلیدیشان افزوده؛ و مردند در حالی که آنان کافرند. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن در آیهي فوق به
این حقیقت اشاره میکند که براي تأثیر برنامههاي تربیتی تنها فاعلیت فاعل کافی نیست، بلکه قابلیت قابل نیز شرط است؛ یعنی تنها
وجود برنامه سازنده و تأثیرگذاري همچون قرآن براي رشد و تربیت افراد کافی نیست، بلکه روح پذیرش و آمادگی انسانها نیز
در لغت به معناي موجود پلید و ناپاك است که این پلیدي گاهی از نظر غریزه، گاهی از نظر فکري « رِجْس » شرط است. 2. واژهي
و گاهی از جهت شرعی است؛ یعنی برخی چیزها از نظر غریزه ناپسند و پلیدند و برخی چیزها از نظر فکري و یا شرعی ناپسند
به عنوان یک بیماري و پلیدي یاد شده است؛ زیرا روح « نفاق » 3. در این آیه از ص: 349 «1» . میباشند
و فکر اینگونه افراد دو چهره به انحرافهاي روانی و اخلاقی آلوده است و اگر انسان روحیه سالمی داشته باشد، دو چهره نخواهد
4. منافقان کفرپیشه نه تنها از قرآن بهره مثبت نمیبرند، بلکه در برابر هر سوره جدیدي نافرمانی تازهاي میکنند که این «1» . بود
لجاجتها در روح آنان ریشه میدواند و سرانجام راه بازگشت آنان را میبندد و به حال کفر از دنیا میروند. 5. از آیه استفاده
میشود که بیماريهاي روحی و نفاق داراي مراتبی است که برخی عوامل، آن را افزایش و گسترش میدهد. 6. قرآن همچون
باران رحمت الهی است که اگر بر جسد مرداري در گودالی ببارد، نه تنها به حال آن مفید نیست، بلکه سبب فساد و بدبویی آن
میشود و این نه به خاطر باران است بلکه به خاطر آن مردار است. آري: باران که در لطافت طبعش ملال نیست در باغ لاله روید و
صفحه 106 از 116
در شوره زار خس آموزهها و پیامها: 1. بیمار دلی و نفاق مانع استفاده از قرآن است. 2. منافقان بدفرجاماند و در نهایت با حالت
کفر از دنیا میروند. 3. اگر میخواهید از قرآن بهره ببرید، نفاق و پلیدي را از خود دور سازید. *** قرآن کریم در آیهي صد و
بیست و ششم سورهي توبه، به آزمایشهاي بیدار کننده و هر ساله الهی اشاره کرده که به حال منافقان کفرپیشه تأثیري ندارد و
میفرماید: 126 . أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَایَتُوبُونَ وَلَا هُمْ ص: 350 یَذَّکَّرُونَ
و آیا (منافقان) نمیبینند که آنان در هر سال، یک یا دو بار آزمایش میشوند؟! سپس توبه نمیکنند، و آنان متذکّر (هم)
نمیگردند. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران در مورد آزمایشهاي مکرر الهی در مورد منافقان کفرپیشه که در آیهي فوق بدانها
اشاره شده، دیدگاههاي متفاوتی دارند و مصادیقی همچون بیماري، گرسنگی، پرده برداشتن از اسرار منافقان و مشاهده آثار عظمت
اسلام و حقانیّت پیامبر صلی الله علیه و آله در پیروزي در میدان جهاد، بر شمردهاند، ولی به نظر میرسد که امتحان در آیهي فوق
مفهوم جامعی دارد و همه آن موارد از مصادیق آن است. 2. آزمایش انسانها از سنتهاي الهی است که در آیات متعددي بدان
به گونهاي که «1» ، اشاره شده است؛ اما به نظر میرسد که در این آیه از آزمایش خاصی براي منافقان کفرپیشه یاد شده است
خودشان نیز متوجه آن آزمایشها میشوند، ولی باز از خواب غفلت بیدار نمیشوند. آموزهها و پیامها: 1. حوادث و آزمونهاي
الهی براي بیداري و توبه افراد است. 2. منافقان اهل بیداري و توبه نیستند. 3. اهداف آزمایش را براي آزمون دهندگان بیان کنید
که موجب بیداري و بازگشت (و جبران گذشته) است. *** ص: 351 قرآن کریم در آیهي صد و
بیست و هفتم سورهي توبه، با اشاره به واکنش منافقان در برابر نزول سورههاي قرآن میفرماید: 127 . وَإِذا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ
بَعْضُ هُمْ إِلَی بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُم مِنْ أَحَ دٍ ثُمَّ ان َ ص رَفُوا صَ رَفَ اللّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَایَفْقَهُونَ و هنگامی که سورهاي فرو فرستاده شود،
برخی آن (منافق) ان به برخی (دیگر) نگاه میکنند (در حالی که میگویند:) آیا هیچ کس شما را میبیند؟ سپس منصرف میشوند
(و بیرون میروند)؛ خدا دلهایشان را (از رحمت) منصرف ساخته؛ به خاطر آن که آنان گروهی هستند که فهم عمیق نمیکنند.
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق اشاره کرده که منافقان از نزول آیات قرآن نگران هستند. این نگرانی یا بدین جهت است که بیم
دارند اسرارشان فاش شود و یا به خاطر کوردلی و عدم درك عمیق آنهاست. 2. مفسران دربارهي جملهي آخر آیهي فوق دو
خدا دلهاي آنان را از حق » احتمال دادهاند: یکی آنکه جمله خبري باشد، و دیگر آنکه جمله نفرین به منافقان باشد؛ یعنی
ولی احتمال اول مناسبتر است. 3. یکی از نشانههاي منافقان کفرپیشه آن است که نسبت به نزول آیات الهی «. منصرف سازد
و از جلسات قرآن میگریزند. تفسیر قرآن مهر جلد «1» ؟ ناخشنودند و به یکدیگر نگاه کرده و میگویند: آیا کسی شما را میبیند
هشتم، ص: 352 آموزهها و پیامها: 1. منافقان مطالب را به طور عمیق درك نمیکنند (شما اینگونه نباشید). 2. منافقان قرآن
گریزند (شما اینگونه نباشید). 3. از آیات قرآن روي بر متابید و در مورد آنها ژرفنگر باشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و
بیست و هشتم سورهي توبه با اشاره به دلسوزي و رنجهاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله براي مردم میفرماید: 128 . لَقَدْ جَاءَکُمْ
رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ بیقین، فرستادهاي از خودتان به سوي شما آمد که
رنجهاي شما بر او سخت است؛ (و) بر (هدایت) شما حریص است؛ (و نسبت) به مؤمنان، مهربانی مهرورز است. نکتهها و اشارهها:
و در «1» ، 1. برخی مفسران بر آنند که دو آیهي آخر سورهي توبه، آخرین آیاتی است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد
پیامبر از خودتان » : بلکه فرمود « پیامبر از شماست » : واقع اشاره به تمام مسائلی است که در این سوره گذشت. 2. در آیه نفرمود
گویی پیامبر پارهاي از جان مردم و روح جامعه است که در شکل فرستاده خدا ظاهر گردیده، و از این رو، با دردها و «. است
در اصل به معناي شدت « حَرِیص » 3. واژهي مشکلات آنان آشنا و شریک غمهاي آنان است. ص: 353
یعنی به هرگونه خیر، سعادت و پیشرفت شما عشق « پیامبر بر شما حریص است » : علاقه به چیزي است و در این آیه میخوانیم
4. این آیه اشاره دارد که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله دستورهاي مشکل و فرمان جهاد با امپراطوري روم میدهد و با .«1» میورزد
صفحه 107 از 116
کفر و نفاق به شدّت برخورد میکند، در حقیقت یک نوع محبت و لطف او است و او به آزادي، شرف، عزت، هدایت و
به محبت و لطف مخصوص در مورد فرمانبرداران اشاره دارد، ولی واژهي « رَئُوف » پاكسازي جامعه شما عشق میورزد. 5. واژهي
به رحمت در مورد گناهکاران اشاره میکند. البته این دو واژه اگر جداگانه استعمال شوند، ممکن است به یک معنا باشد. « رحیم »
آموزهها و پیامها: 1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در هدایت مردم سر از پا نمیشناخت و غمخوار و دوستدار مومنان بود (شما
نیز اینگونه باشید). 2. رهبر اسلامی، از مردم، غمخوار مردم، علاقمند به مردم و دلسوز مؤمنان باشد. *** قرآن کریم در آیهي
صد و بیست و نهم سورهي توبه، به پیامبر صلی الله علیه و آله دلداري میدهد و میفرماید: 129 . فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلَّا
خدایی که هیچ معبودي جز او نیست مرا بس است؛ » : هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ و اگر (مردم) روي برتافتند، پس بگو
تنها بر او توکّل کردم؛ و او پروردگار تخت بزرگ (جهانداري و تدبیر هستی) است. ص: 354 نکتهها و
اشارهها: 1. این آیه با اشاره به احتمال سرکشی مردم، به پیامبر صلی الله علیه و آله دلداري میدهد خدایی که عرش و عالم بالا و
2. از این آیه استفاده میشود که . «1» جهان ماوراي طبیعت با همه عظمتش در اختیار او است، پیامبرش را تنها نمیگذارد
تکیهگاهی نیکو است که خود تنها باشد، و تکیهگاهی نخواهد و افزون بر جهان ماده، جهان ماوراي طبیعت نیز در اختیار او باشد.
آموزهها «2» ؟ آري، به بیان نورانی امام حسین علیه السلام در دعاي عرفه: هر که تو را ندارد، چه دارد و هر که تو را دارد، چه ندارد
و پیامها: 1. آموزه این آیه براي رهبران الهی و مبلغان دینی آن است که سرکشی و رویگردانی مردم در روحیه شما، تأثیر منفی
ص: 355 *** «3» . برجاي نگذارد. 2. یک تکیهگاه براي انسان کافی است و آن خداي متعال است
منابع